در شماره قبل خاطرات ناصرالدین شاه بعد از بازگشت از سفر اول فرنگستان در ماههای شعبان و رمضان 1290 درج گردید. اینک دنباله خاطرات وی مربوط به نیمه اول شوال همان سال تقدیم علاقمندان میشود:
چهار شنبه پنجم شهر شوال سنه 90[12] تخاقوی ئیل:
صبح از تهران بر خاستیم، به عزم چند شبه دوشان تپه و آن شاء الله تعالی از آنجا به جاجرود برویم. دیروز، دیشب باران زیادی بحمدالله تعالی آمده است. هوا باز ابر و مِه بود، حالا اوایل قوس است، ماشا الله بهطوری بارندگی شده است و میشود که چنین باران را کسی خاطر ندارد. کوهها را از نصف بیشتر چنان برف زده است، که البته سه ذرع[1] برف دارد، هوا بسیار تَر، خوب و سالم، با وجود این همه بارندگی، بسیار معتدل است، مثل بهار.
خلاصه رخت پوشیده از در دولت سوار شدیم، کالسکه بود، سواره راندیم. نایب السلطنه، حسام السلطنه و غیره و غیره بودند، رفتیم بالای عمارت دوشان تپه، ناهار را در اتاق زمستانی که تازه ساخته بودند، ناهار خوردیم. میرزا علی خان، عرفانی، وجیه، سیاچی، ملیجک[2]، دهباشی، پسر علاء الدوله، ناصر قلی خان،محمدعلی خان و غیره بودند.
[1] – اصل : همه جا زرع
[2] – مراد میرزا محمد خان ملیجک، پدر ملیجک دوم ملقب به عزیز السلطان است.