چكيده :
اگر حوادث تاریخ یکصدساله گذشته ی ایران را سلسله وار و بهم پیوسته بدانیم یکی از گروههایی که نقش موثر
آنان به انقلاب اسلامی مردم ایران منجر شد روحانیونی هستند که در حوزه های علمیه سراسرکشور از اصفهان و
شیراز گرفته تا آنسوي مرزها يعني كربلاء ، نجف و قم به ایفای نقش پرداختهاند. اما درميان اين پايگاهها حوزههای
نجف و قم از اثرگذارترین آنها در پیروزی این انقلاب بودهاند .در بين حوزويان هم مثل ساير اقشار و اصناف برای
مداخله و شرکت در مسائل حکومتی و سیاسی اختلاف نظر وجود داشت و به دو گروه تقسیم میشدند. گروه اول
با آن مخالف و برخی دیگر ( گروه دوم ) با آن موافق بودهاند و همواره این بحث بین ایشان بوده است اما به هر حال
گروهی از روحانیون بودهاند که جهت اعمال تغییرات در حاکمیت در مباحث سیاسی به صورت نظری و برخی هم به
صورت عملی وارد شده و گاه با شکست و گاه با پیروزی همراه بودهاند و در مقابل عدهی دیگری (گروه اول ) بوده
که یا طرفدار حاکمیت بوده و یا اگر نسبت به قدرت سیاسی وقت تمایلی نداشتند با آن مخالفتی هم نداشتند .
با نگاه تحلیلی به جنبش مشروطه که یکی از نقاط عطف در تاریخ ایران می باشد این واقعیت نمایان میشود که
فعالیت های روحانیون دستهی دوم (کسانی که مداخلهی نظری و عملی در مباحث حکومتی و سیاسی را جائز
میدانستند ) بصورت ” هماهنگ و ستادی ” در حین جنبش مشروطه و بعد از آن شکل گرفته و دوران طلائي
فعاليتهاي سياسي در حوزهي نجف بنیان نهاده شد .
اگر چه همواره قبل از شروع جنبش مشروطه هم ، علماء و روحانیون بعنوان پایگاه دینی و رهبري الهي در زندگی
مردم و همچنین به عنوان یک گروه ذی نفوذ در ایران، به عنوان اهرم فشار بر صاحبان قدرت اعمال نفوذ ميكردند
اما هیچگاه قدرت سياسي به عنوان اعمال حاكميت قانوني در دست اين گروه قرار نگرفت و فعالیتهایی همچون
تحریم فتوای تنباکو که توسط میرزای بزرگ صادر شده و تمام معادلات و محاسبات حاكيمت وقت را زير و زبر كرد ؛
بیشتر جنبهی دینی داشت تا جنبهی سیاسی و ميرزاي بزرگ به عنوان مرجع اسلام و حاکم شرعي شناخته
میشد كه هيچگاه قدرت سياسي به عنوان ابزار إعمال حاكميت را در دست نداشت که البته بخشی از این اتفاق
به سمت روحانیون و بزرگان حوزه بر میگردد که تمایلی به دست گرفتن قدرت نداشته و یا شرایط را برای قیام
علیه حاکمیت فاسد مناسب نمی دیدند و بخش ديگري به مردم برميگردد كه جایگاه روحانیون را به عنوان رهبری
سیاسی خود نپذیرفته بودند .
در اين نوشتار سعي بر آن شده است تا به نقش محمد حسين غروی نائيني معروف به آيت الله نائيني به عنوان
نمایندهی گروه دوم روحانیون و یکی از تاثیرگذارترین آنها که مداخلهی سیاسی در امور حکومتی را جائزمیدانست؛
در اتفاقات عصر پهلوي اشاره شده و گفتمان حوزوي آن فضا را در نقش رهبري ديني علماء علي الخصوص نقش
نائيني در قوت گرفتن سلطنت پهلوي مورد بررسي قرار گیرد .
کلمات کلیدی :
نائینی ، حوزه علیمه نجف ، پهلوی ، قاجار ، مشروطه ، رضاشاه.