چکیده:
هنوز هم نهضت جنگل به رهبری میرزا یونس معروف به میرزا کوچک خان جنگلی (۱۲۵۷-۱۳۰۰ه.ش) در زمره یکی از مهمترین تحولات اجتماعی تاریخ معاصر ایران است که از زوایای مختلف مورد بحث،تحلیل و ارزیابی قرار گرفته و میگیرد . این نهضت که با شعلهورشدن آتش جنگ جهانی اول با ایدئولوژی خاص اغاز گردید در طول هفت سال با جمعیتی اندک کوشید در راستای تحقق آرمانهای دین طلبانه، استقلالگرایانه و ضد استعمارگرایانه، آزادیخواهی و اسلامخواهی در شمالکشور، تمام سعی و تلاشش را به کار ببندد تا بستری را برای قیام فراگیر و مردمی در کل کشور مهیا سازد و گرچه به دلیل خیانتهای آشکار و نهان و عدم آمادگیهای اجتماعی محکوم به شکست گردید اما بدون تردید کمترین ثمره این رخداد اجتماعی ترویج و طرح گفتمانهای اسلامی، ضدیت با استبداد داخلی واستعمارخارجی،اصلاحطلبی، شهادتطلبی، آزادیخواهی و عمل به تکلیف در جامعه را موجب گشت.
از سوی دیگر جنبش و واقعه عاشورا در سال ۶۰ هجری به راهبری امام حسین(ع) بر ضد حاکمان جور و استبداد بنی امیه و در راستای نیل به اهداف استقرار دین، آزادی و حریت انسانی با جمعیتی اندک تمام تلاش خود را مصروف تحقق آرمانهای پسندیده، طرح و ترویج گفتمانهای اسلام خواهی، اصلاح طلبی، انقلابی، آزادی، عمل به تکلیف و شهادت طلبی نمود و گر چه به ظاهر محکوم به شکست گردید اما در طول این حدود چهار سده آماج تفسیرهای مختلف و بعضا متعارض گردیده است. برخی از منظر فقهی و دینی، عدهای با رویکرد تعبد و تسلیم در راه رضای حق و کسانی هم با نگاه اصلاح طلبی آن نهضت را مورد ارزیابی قرار دادهاند و سرانجام اینکه از جمله آثار این جنبش اجتماعی روشنگری، دعوت به قیام عمومی و ارتقای فرهنگ اسلامخواهی انقلابی گردید. عوامل زمینهساز و ارائه گفتمانهای در این دو نهضت توسط رهبران آنها، همگی نشانگر پیوند معناداری میان آنها گشته است.
این مقاله به روش تحلیل گفتمانی، بنای آن دارد تا با نگاه بر مشترکات دو واقعه عاشورا و نهضت جنگل، هیمن همبستگی معنایی گفتمانی آنان را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
کلید واژه:
نهضت جنگل، واقعه عاشورا، روش تحلیل گفتمان، همبستگی معنایی.