موسسه ایرانشناسی آنکارا با نام انجمن ایرانیت چند سالی است که کار خود را رسمأ در یکی از خیابان های آنکارا با نام بایندیر در نزدیکی خیابان جمهوریت در میان کافههای شیک و خیابانی آنکارا در یکی از طبقات بلند آنجا شروع کرده است. وقتی در میان کوچهها و خیابانهای آنکارا قدم می زنید تنها چیزی که انتظار ندارید با آن روبرو بشوید، تصویر نماد هما روی یک در است. نمادی که ابتدا تصور می کنید متعلق به یک آژانس هواپیمایی است، اما خیر، اینجا انجمن ایرانیت است که توسط آقای کان دیلک دکترای زبان و ادبیات فارسی تأسیس شده است. انجمنی که بیش از50 عضو دارد و به مطالعات ایرانشناسی می پردازد. در روز 24 شهریور مصاحبهای با آقای دکتر کان دیلک داشتم که بسیار روان به زبان فارسی صحبت می کرد. متن این گزارش به شرح ذیل تقدیم میگردد:
فریبرز محمدخانی: با سلام و درود خدمت آقای دکتر کان دیلک. از اینکه پذیرای من بودید از شما سپاسگزارم. اگر ممکن است خودتان و انجمن ایرانیت را معرفی بفرمایید.
- بنده کان دیلک هستم. دانش آموخته دانشگاههای ایران در رشته زبان و ادبیات فارسی. تقریبا 14 سال است که از ایران برگشتم و اکنون مترجم و نویسنده هستم. سه سال از تاسیس انجمن ایرانشناسی میگذرد و اکنون در سال چهارم هستیم که انجمن ایرانشناسی ترکیه را دایر کردهایم. انجمن ایران شناسی ترکیه بر اساس قوانین انجمنهای ترکیه برقرار شده است. ما در طی این سه سال که گذشت نشستهای مختلف برای شناسایی ایرانشناسان ترکیه و مسائل ایرانشناسی برگزار کردیم. به خصوص با دانشگاه «تی او بی بی و حاجت تپه» ترکیه نشست های علمی و ادبی برگزار کردیم. اکنون شماره پنجم مجله نیز در آمده است. مجله ای علمی و آکادمیک به نام ایرانیت که با سه زبان ترکی، فارسی و انگلیسی به چاپ میرسد. این مجله مقالات ایرانشناسی را در خودش جای میدهد و کمتر به مسائل سیاسی می پردازد. در سال دو شماره (هر شش ماه یک بار) بیرون می آید. ما در کنار این مجله یک انتشارات به نام ایرانیت هم داریم که به موضوعات فرهنگی و ادبی و تاریخی و معماری و هنری ایران پرداخته می شود. تا کنون 18 کتاب چاپ کرده ایم و یک سالی است که چاپ می شوند. این کتاب ها در مورد معماری هنر و داستان ها و اشعار و شعرای ایرانی میباشد و آنها را بررسی کرده است. ما سالی تقریبا ده کتاب چاپ میکنیم. و تنها انتشاراتی که به صورت اختصاصی در مورد ایران، در ترکیه کار میکند فقط ما هستیم. (تک هستیم). انتشارات ما در این زمینه انتشاراتی است که تنها مانده است.کسان دیگر کمتر در این موضوع کار کرده اند. بیشتر افراد در ترکیه دنبال مسائل سیاسی و روزمرگی هستند و مسائل استراتژیک و خاورمیانه را در خصوص ایران دنبال می کنند. ما دوست داریم ریشه دار به مسائل ایران بپردازیم. تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران را از درگیری روزمرگی در بیاوریم و ریشه دارتر به این مسائل نگاه کنیم. بنده هم خوشحالم در چنین مجموعه ای کار می کنم. امیدوارم در سال های آینده هم بیشتر کار کنیم.
جناب دکتر کان دیلک، چطور شد که به ایرانشناسی علاقمند شدید؟ چه انگیزه و محرکی در این خصوص وجود داشت؟
- جالب است، برای خودمم این خیلی سوال برانگیز بوده است. مقالهای هم نوشتم در این رابطه. سرنوشت خودم در ایران را نوشتم. من در دانشگاه آناتولی ترکیه رشته اقتصاد میخواندم. به نوعی یک شخص با ایدئولوژی چپ بودم یا تفکرات چپگرا داشتم. اما با آشنایی با مقالات و کتابهای سید حسین نصر و دکتر شریعتی به ایران علاقمند شدم. در سال 1994 میلادی وارد دانشگاه تهران شدم. یک سال پیش دانشگاهی و زبان فارسی را گذراندم. فکر کنم در سال1374 وارد دانشگاه شدم و تا 1386 طول کشید که لیسانس، فوق لیسانس و دکترا به اتمام رسید. در ایران فعالیت های علمی و فرهنگی را در دانشگاه تهران در انجمن مطالعات ایرانشناسی شروع کردم. در این انجمن با افراد بسیاری که ایرانشناس بودند در ارتباط بودم و همچنین دوستان زبان ادبیات فارسی که تحت حمایت بنیاد ایرانشناسی فعالیت میکردند. به عنوان عضو این انجمن دو سال مسئولیت پژوهش را داشتم. با ایرانشناسان غیر ایرانی نیز ارتباطاتی داشتم. 1386 به ترکیه برگشتم. با دانشگاههای ترکیه هم در اینجا همکاری علمی داشتم و یک سال پس از تدریس به عنوان استاد در دانشگاه از آنجا جدا شدم و تصمیم گرفتم آزادانه به پژوهش بپردازم. برخی موانع در دانشگاه های ما وجود دارد که باعث شد از دانشگاه خارج شوم تا آزادانه کارهای علمی و فرهنگی را ادامه بدهم. البته با دانشگاههای بسیاری همکاری داریم، اما زیر مجموعه هیچ دانشگاه یا سازمانی نیستیم و به صورت مستقل و آزاد کارهای خودمان را انجام میدهیم.
جناب کان دیلک، در این انجمن ایرانشناسی چه برهه ای از تاریخ و تمدن ایران مد نظر شماست؟
- اگر از نظر سازمان خودمان بگویم از اول تاریخ ایرانیان تا به امروز به ایرانشناسی میپردازیم. مقالاتی در مورد ساسانیان و هخامنشیان هم داریم. اما شخصا روابط عثمانی و صفوی را کار میکنم و دوره مشروطیت قاجار که مطالعات بیشتری داشتم. پایان نامه من یکی از کتاب های بسیار خوبی از نثر فارسی از ادریسی بدلیسی با نام هشت بهشت در مورد 8 پادشاه عثمانی بوده است. بعد از دانشگاه به مشروطیت و مدرنیسم و تجدد در ایران پرداختم. شخصا به دوره قاجار و مشروطیت پرداختم.
به نظر شما چه مشکلاتی بر سرراه ایرانشناسی وجود دارد و چه اقداماتی باعث بهتر شدن هرچه بهتر روابط دانشگاهی ایران و ترکیه در حوزه فرهنگی و تمدنی میشود؟
- به نظر من مشکلات خیلی زیادی و موانع بسیاری را میتوان مطرح کرد. تنها یک کار اگر انجام شود خیلی چیزها را نجات دادهایم. اگر ما کارهای فرهنگی و علمی و دانشگاهی را از سیاست جدا کنیم خیلی چیزها را حل کردهایم. سیاست حاکم در ترکیه و ایران باید خط مشی خود را از مسائل آکادمیک جدا کنند. سیطره سیاست بر فرهنگ را باید جدا کرد. اگر این سیطره ادامه پیدا کند روابط و فعالیت های علمی و دانشگاه فراز و نشیب همان سیاست را خواهد داشت. به نظر من باید با موسسههای غیر دولتی و خصوصی یا NGO بیشتر فعالیت کنیم که بیشتر خودشان را آزاد احساس کنند و در زمینههای که فرهنگی و علمی و دانشگاهی هستند، فعالیت داشته باشیم. ما تنها کار خوبی که میتوانیم انجام دهیم این است که در این فعالیت ها از سیاست دوری کنیم. زیرا سیاسیون یک روز با یکدیگر خوب هستند و یک روز با یکدیگر بد هستند. اگر ما در این مناقشات دخالت کنیم تمام این دعواها به ما منعکس میشود. این دعوای ما نیست و شاید به ما هم ربط نداشته باشد. بزرگ ترین اشکال سیطره سیاست بر نگاه فرهنگی است.
جناب دکتر کان دیلک، اگر از شما بخواهیم که چند شخصیت مورد علاقه خودتان را از میان تاریخ و تمدن و فرهنگ ایران نام ببرید چه شخصیت هایی را یادآور میشوید؟
- جذاب ترین شخصیت ها که بیشترین مخاطبها را دارند و مخاطبان دوست دارند آنها را بشناسند دو شخصیت تاریخی هستند؛ یکی زرتشت است که شخصیتی بسیار ناشناخته باقی مانده است و شخصیتی است که خیلی کتاب ها در موردش نوشته میشود ولی باز آدم ها خیلی دنبال او هستند که او را بشناسند. آیا یک پیامبر است یا کتابش چی بوده است و یا اندیشه اش چه بود؟ شخص دوم که خیلی در ترکیه طرفدار دارد و برای شما جالب است حسن صباح است. به خصوص نزد علویان ترکیه. حسن صباح که با تاریخ ترک در ایران صورت گرفته، خیلی طرفدار دارد. ترک ها خیلی دوست دارند حسن صباح را بشناسند. هنوز در ترکیه محققین ترک روی حسن صباح کار نکردهاند. من شش ماه است روی شناساندن حسن صباح کار کردهام و برای بیوگرافی وی قصد دارم کتابی را در بیاورم. تمام منابعی که در مورد حسن صباح موجود است همه را کلا جمع کرده ام و یادداشت برداری کردم و روی آن کار میکنم. اگر بگویم یک شخصیت ادبی در ترکیه خیلی کار شده و عموم علاقمند هستند، عمر خیام را باید گفت. شخصیتی است که خیلی جهانی است و در ترکیه مورد علاقه مردم است. به خصوص در رمان سمرقند اثر امین معلوف که به شخصیت عمرخیام پرداخته است و این کتاب در ترکیه چاپ شد و خیام مجدداً در میان مردم ترکیه زنده شد. ما اولین ترجمه هایی که از دوره مشروطیت عثمانی از زبان فارسی داریم، همان عمر خیام است. خیلی از شاعران ما خیام را خواندهاند و متاثر از خیام هستند. اشخاص دیگر از پهنه ادبیات فارسی، حافظ و سعدی شیرازی هستند که در شعر و ادبیات ترکیه خیلی تاثیر گذاشتند، به خصوص دوره عثمانی. اصلا ادبیات و شعر کلاسیک عثمانی که شکل گرفته، نظیره نویسی بر حافظ شیرازی است. پندنامههای نوشته شده و هدیه داده شده به پادشاهان برگرفته از سعدی است. از قرن حاضر بخواهیم بگوییم که مورد علاقه ترکها هستند، صادق هدایت یکی از بزرگ ترین شخصیتهایی است که در ترکیه خیلی خوانندگان به او علاقه پیدا کردند. طرفداران صادق هدایت در ترکیه بسیار زیاد هستند. نویسنده دیگر صادق چوبک را میتوان نام برد. کتاب تنگسیر صادق چوبک در اینجا چاپ شده است و خود من روی این داستان کار کردهام. و بسیاری شخصیت های دیگر هم هستند که در ترکیه طرفدار دارند.
جناب دکتر، فرهنگ و تمدن ایرانی از نظر شما چقدر روی منطقه تاثیر گذار بوده است؟
- البته من هر چقدر بگویم فرهنگ و ادب ایران و تمدن ایران به این حد عمیق و دیرین است که نمیشود به این راحتی توصیف کرد. من مثال هایی بزنم که مطلب ساده تر شود. وقتی اسلام ظهور کرد در مکه به روایت مسعودی نویسنده مروج الذهب 17 نفر سواد خواندن نوشتنداشتند. ذکر تعداد 17 نفر نشان دهنده این است که اسلام در جایی ظهور کرده که جامعهاش بیسواد بوده اند. بعد از ظهور اسلام و پیامبر سازمان یابی اسلامی تاثیر گرفته از سازمان ساسانی است. ما اولین متونی که بعد از اسلام داریم یکی از اینها قید و قیود بیت المال است که به فارسی بوده است. به خصوص بعد از خلیفه دوم که بیتالمال و قید و قیود اسلامی را مینویسند. کسی اما بلد نبوده است که آن را چطور محاسبه کند. آن کسانی که در یمن بودند و در ساتراپ ایالات ساسانی بودند و پرورش یافته ساسانیها بودند، به دیگر مسلمانان مکه و مدینه یاد دادند که دفترداری و کشورداری چیست و محاسبه به چه شکل انجام میگیرد. خیلی از مسائلی که در کشورداری وجود دارد مسلمان از ساسانیها گرفتند. مسلمانان این محاسبات را از سازمان دیوانی ساسانی گرفتند. ما به کتاب هایی که از همان قرن اول و دوم هجری باقی مانده است و نگاه میکنیم متوجه می شویم که تماماً تاثیر گرفته از دوران ساسانی است. چه سفرنامه ها و چه کتب کشورداری و راه مسالک و ممالک همه از کتاب ساسانیها استفاده شده. شاید بسیاری از این کتاب ها امروز به ما نرسیده باشد. میشود گفت اگر تمدن اسلامی وجود دارد و در حال انشکاف است بدون شک از فرهنگ و تمدن ایرانی خیلی تاثیر گرفته است. از قرن 4 هجری به بعد نوشتههای جهان اسلام تاثیر گرفته از ایرانیان است. خود عباسیان با حرکات جنبش های ضد نژاد پرستی امویان داشتهاند، فارسی را پاس میداشتند. فرهنگ و تمدن ایرانی چقدر قوی بوده است که 400 سال نادیده گرفته میشود و سپس دوباره جان میگیرد و از قرن 4 به بعد فارسی دری راه خودش را باز کرده و کتاب های بسیاری در آن زبان نوشته شده است. ایرانی نقشی مهمی را در منطقه دارد، به خصوص در جهان اسلام و به ویژه برای ترکان. آنها اسلام را با ایران شناختند. وقتی زبان دین یعنی عربی را یاد میگرفتند فارسی را هم حتما باید یاد میآموختند. فارسی یک زبان مقدس بود، زیرا ایرانیان200 سال پیش از ترک ها به اسلام شناسی پرداخته بودند. ترک ها در سرزمین ایران دولت هایی داشتند و حکومتهایی با وزرای ایرانی داشتند و کشورداری را از ایرانیان یاد گرفتند. مثل سلاجقه، ترک بودند اما شکل و ظاهر و کشورداری ایرانی است، ریشه در ساسانی دارند. هنر و معماری را اگر نام ببریم، سلاجقه هنر و معماری دوره ساسانی را احیا کردند. عرب ها بسیاری از نوشته هایی را که بررسی کردند، ایرانی یافتند. اگر فرهنگ و تمدن ایرانی را از اسلام برداریم چیزی باقی نمی ماند. تمدن اسلامی یک شاخه و پایه اصلی اش تمدن و فرهنگ ایرانی است.
آخرین پرسش، چرا نماد هما را که بسیار شبیه به نماد هواپیمایی هما در ایران است را به عنوان نماد خود انتخاب کردید؟ فلسفه این گزینش و طراحی چه بوده است؟
- این آرم هیچ ربطی به هواپیمایی جمهوری اسلامی ندارد، اما شبیه است. ما هنگامی که دنبال نمادها میگشتیم، در نظر داشتیم نه مختص به دوران بسیار کهن باشد و نه جدید، دنبال نمادی بودیم که ایرانی باشد. هما یکی از نمادها و آرم ها و سمبل هایی بوده است که میشد روی آن کار کرد. همای ما با همای هواپیمایی جمهوری اسلامی کمی فرق دارد. مقداری روی آن کار شده و متفاوت است و رنگ ها و شکل و شمایل آن نیز تغییر کرده است. هما یک داستان عجیب و قدیمی دارد. ما این نماد را انتخاب کردیم تا استعاره از این باشد که فرهنگ و تمدن ایرانی در ترکیه از سوخته های همین فرهنگ و تمدن جان بگیرد و احیا شود.
گفتگوی ما بعد از بیست دقیقه به پایان رسید، و کتاب هایی که توسط ایشان از فارسی به ترکی ترجمه شده بود به اینجانب هدیه شد. کتاب هایی در خصوص شعر و شاعری و اشخاصی مانند فریدون مشیری، خیام، مولانا و حتی موضوعاتی نظیر آموزش زبان فارسی و ایرانشناسی.
* کارشناس ارشد تاریخ جهان، دانشگاه تبریز